پروفســور اســماعيل فلاحى استاد برجسته ايرانى دانشگاه آيداهو آمريكا و يكى از سرشناس ترين چهره هاى جهان در حوزه باغبانى اســت. او كه تحصيلات خود را در رشــته مهندســى علوم باغبانى در دانشــگاه جندى شاپور اهواز به پايان رســانده و بعد از آن راهى آمريكا شــده، حالا يكى از مشــهور ترين متخصصــان و پرورش دهنــدگان ميوه در جهان است. در طول اين سال ها خدمات گسترده اى كه پروفسور فلاحى به مردم ايالت آيداهو كه چندان روي خوشي به مهاجران نشان نمي دهند ارائه كرده باعث شده تا آنها نه تنها فلاحى را به عنوان يك همشــهرى بشناســند، بلكه روز تولدش را هــم، در ايــن ايالــت بــه اســم او نامگــذارى كنند. "با تهیه لامپ رشد گیاه نور مورد نیاز گیاهانتان را تامین نمایید." البته اين معروفيت باعث نشــده تا پروفســور فلاحى ســرزمين مــادرى اش را فرامــوش كنــد. كما اين كه او هنوز به ايران مى آيد و سمينار و كنفرانس آموزشى برگزار مى كند و سعى مى كند نقشى در رشد صنعت ميوه كشور داشته باشد. ضمن آن كه اســتاد راهنماى بســيارى از دانشجويان ايرانى است كه در رشــته هاى كشــاورزى مرتبط با ميوه دوره دكتراي خود را مي گذرانند. در گفت وگوى مكتوب ما با پروفسوراســماعيل فلاحى، اســتاد دانشــگاه آيداهو و سرپرســت بخش ميوه شناسى دانشــگاه اين ايالت، از وضعيت فعلى كشــاورزى كشــور و كم وكاستى هاى آن پرسيديم و او در طول اين گفت وگو بارهــا بــه اســتعداد هايى كــه در پــرورش ميــوه در ايران, (كشورى كه از نظر او يكى از بهترين اقليم هاى طبيعى را بــراى پــرورش ميــوه در جهــان است) وجود دارد و مورد غفلت قرار گرفته است, در عین حال تاکید کرد: ايران مي تواند با باغداري نوين و سياست هاي آينده نگر در باغداري مدرن، بازارهاي ميوه خليج فارس و بسياري از اروپا را به دست بگيرد. كشــور ايران هميشه از اســتعداد ويژه اي در باغداري برخوردار بوده و هســت. ويژگــي باغداري ايران به خاطر داشــتن تنوع اقليمي آن مي باشد. بجز كشورهاي بزرگ مانند آمريكا و چند كشــور ديگر، كمتر مي توان كشــوري يافــت كــه در شــمال از آب و هوايي نظير حــوزه درياي مازندران و در مركز و شــرق و غرب آن از كوهستان هايي نظير البرز، زاگرس، شــيركوه، و ســهند و سبلان و در جنــوب از جلگه هــاي زرخيــزي چنان خوزســتان، بندرعباس، فارس و كرمان برخوردار باشد. ايران با داشتن اين گونه تنوع اقليمي مي تواند هرگونه محصول كشــاورزي را نه تنها در حــد خودكفا بلكه براي صادرات به ساير كشورهاي دنيا داشته باشد، اما متاسفانه از اســتعدادهاي بي مانند اين خطــه حاصلخیز هرگز آن طور كــه بايد و شــايد بهره برداري نشــده اســت، اكنون هم بهره برداري نمي شود. دلايــل زيادي براي اين مشــكلات وجود دارند، اما به طور كلي اين دلايل را به چند گروه مي توان تقســيم كرد, بخش باغباني وزارت كشاورزي كارهاي مثبتي در باغباني انجام داده اســت، اما اشــتباهات بزرگي در گذشته كرده و در حــال حاضر مي كند. گاه گاهي مي بينيم و مي شــنويم كــه اين بخش بــا كلمات «دهان پركننــده اي» اقدام به طرح هاي چندين ميليونــي مي نمايند بدون اين كه واقعا مطالعه درازمدت يا حتي نيمه درازمدت براي اجراي طرح و امكان موفقيت آن داشته باشند. بــه خاطرم هســت كه حدود 21 ســال پيــش مرا در جلســه اي در وزارت كشــاورزي دعوت كردند و راجع به طرح طوبی گفت وگــو كردند. "قبل از خرید لامپ رشد گیاه ارزان حتما این مطالب را مطالعه نمایید!" اين گفت وگو به عنوان مشورت از من درباره اين طرح نبود، بلكه فقط مي خواستند به آگاهي من برســانند كه در ايران طرحي اجرا خواهد شد كه بسياري از مناطق را زيتون بكارند. تمام مقامات با ارائه آمارهاي حيرت آور براي اين طرح اميدوار بودنــد، اما در ميان اين هيجان من با صدايي آرام گفتم، متاســفانه اين طرح با شكست روبه رو مي شود. همــه حاضــران گفتند كه من اشــتباه مي كنــم، اما من مي دانســتم كه براي اين طرح ميزان و نوسانات حرارتي حداقل 15 ساله و بررسي هاي ديگر نياز بود، ولي بسياري از ايــن مطالعات را انجام نــداده بودند يا به صورت ناقص انجام داده بودند و نتيجه آن شد كه طرح شكست خورد. پروژه هــاي ديگري را در نواحــي مختلف ايران به ياد دارم كه از طرح آنها انتقاد كردم. انتقاد من، انتقادي سازنده و مثبــت بود. براي هر انتقادي دلايل خود را ارائه دادم، اما اكثرا مربيان آن طرح با دلايل بسيار بي اساس علمي از آن طرح ها دفاع مي كردند. كارشناسان بايد محور شكوفا شدن اقتصاد باغداري باشــند، اما با وجود برخى كارهاي خوب، اكثرا محور شــكوفا شدن نيســتند. يكي از دلايل آن اين اســت كه عــده زيادي (نه همگي) از اســتادان و كارشناســان باغداري در دانشــگاه شــديدا به دنبال آن هســتند كه مقاله بنويسند و در ژورنال هايي با Impact بالا به چاپ برسانند من به عنوان ســردبير بيــش از 8 ژورنال مهم و علمي آمريــكا و جهان بارها در ايران گفتــه ام بايد هدف اصلي كارشناســان خدمت به كشاورز باشــد و در اين راستا اين كارشناســان بايــد طــوري طرح هاي آزمايشــي خود را برنامه ريــزي كنند كه هم قابل انتشــار باشــد و هم قابل اســتفاده كشــاورزان، اما به نظر مي رســد كه بسياري از كارشناسان كشاورزي فراموش كرده اند كه بايد در خدمت كشــاورز باشــند. همكاري نزديك بين دانشــكده هاي كشــاورزي و بخش كشــاورزي نه تنها وجود ندارد، بلكه در برخي از موارد اين دو گروه به چشــم رقيب به هم نگاه مي كنند، البته اســتثناءهاي زيادي هم در اين جمع بندي وجود دارند. مســوولان بايــد از طريق كنفرانس هاي ســازنده در داخل كشــور به كشــاورزان كمك كنند. آنها مي توانند از مدل هاي مثبتي كه در آمريكا براي كشــاورزان اســتفاده مي كنيم، اســتفاده كنند. چند بار اتفاق افتاده است كه من پس از مســافرت 24 ســاعته از آمريكا وارد فرودگاه ايران شــدم و همان روز ساعت 9 صبح جلسات سخنراني براي كشاورزان و استادان داشتم در آن موارد صدها كشــاورز و استاد و دانشجو سر وقت در ســالن ســخنراني حاضر بودند، اما چون يك مسوول مهم كشــاورزي تا ســاعت 30 / 11 در جلسه حاضر نشد، ما نتوانســتيم برنامه را اجــرا كنيم. اين گونه كمبودها بايد جبران شود . نقاط ميوه خيز ولي دورافتاده ايران از حضور كارشناسان در باغ هايشان بي بهره هستند، حتي كشاورزان نزديك به مركز اســتان ها نيز آن گونه كه بايد از وجود كارشناســان بهره مند نيســتند. علاقــه و اســتعداد باغدارهاي ايراني بي نظير است. حتي باغداراني را كه سابقه باغداري ندارند بايد آموزش درست داد تا بتوانند از باغداري به عنوان شغل اول يا شغل جانبي بهره مند گردند و اينها فقط با هماهنگي درست و دوستانه در بخش كشاورزي درست مي شود. با پشت ميزنشيني كارشناس، كار باغدار و مساله باغدار حل نمي شــود. يك كارشــناس واقعي بايد با دست هاي خــودش به باغدار روش هاي كشــت و هــرس و غيره را بياموزد و براي اين كار، خود كارشناس يا استاد كشاورزي در دانشــگاه بايد مرحله به مرحله به كارهاي عملي واقف باشــد، ولي متاســفانه هميشــه اين گونــه در ايران عمل نمي شود.